محنت کده. محنت آباد. خانه غم و اندوه. غمکده. ماتمکده. عزاخانه: هر که آمد هر که آید بگذرد این جهان محنت سرائی بیش نیست دیگران رفتند و ما هم می رویم کیست کو را منزلی در پیش نیست. شیخ احمد جام (ژنده پیل). درست گوئی صدرالزمان سلیمان بود صبا چو هدهد و محنت سرای من چو سبا. خاقانی. چند نالی چند از این محنت سرای زاد و بود کز برای رأی تو شروان نگردد خیروان. خاقانی. جهان چیست محنت سرائی در او نشسته دو سه ماتمی روبرو جگرپاره ای چند بر خوان او جگرخواره ای چند مهمان او. ؟ ، کنایه از دنیاست: فلک کو دیرمهر و زودکین است در این محنت سرا کار وی این است. جامی
محنت کده. محنت آباد. خانه غم و اندوه. غمکده. ماتمکده. عزاخانه: هر که آمد هر که آید بگذرد این جهان محنت سرائی بیش نیست دیگران رفتند و ما هم می رویم کیست کو را منزلی در پیش نیست. شیخ احمد جام (ژنده پیل). درست گوئی صدرالزمان سلیمان بود صبا چو هدهد و محنت سرای من چو سبا. خاقانی. چند نالی چند از این محنت سرای زاد و بود کز برای رأی تو شروان نگردد خیروان. خاقانی. جهان چیست محنت سرائی در او نشسته دو سه ماتمی روبرو جگرپاره ای چند بر خوان او جگرخواره ای چند مهمان او. ؟ ، کنایه از دنیاست: فلک کو دیرمهر و زودکین است در این محنت سرا کار وی این است. جامی
جای محنت. محنت کده: کسی کو شدی ناامید از جهان در آن محنت آباد گشتی نهان. نظامی. سینۀ من کاسمان درخون اوست از خرابی محنت آبادست باز. ؟ ، کنایه از دنیاست: چو روزی بگذرم زین محنت آباد از آن ترسم کزین هم ناوری یاد. نظامی. که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است. حافظ
جای محنت. محنت کده: کسی کو شدی ناامید از جهان در آن محنت آباد گشتی نهان. نظامی. سینۀ من کاسمان درخون اوست از خرابی محنت آبادست باز. ؟ ، کنایه از دنیاست: چو روزی بگذرم زین محنت آباد از آن ترسم کزین هم ناوری یاد. نظامی. که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است. حافظ
خورندۀ محنت. تحمل کننده رنج و سختی. غمخور. اندوه خور. که سختی و رنج برد. که بدبختی و آفات تحمل کند: بیا ساقی آن می که محنت بر است به چون من کسی ده که محنت خور است. نظامی
خورندۀ محنت. تحمل کننده رنج و سختی. غمخور. اندوه خور. که سختی و رنج برد. که بدبختی و آفات تحمل کند: بیا ساقی آن می که محنت بر است به چون من کسی ده که محنت خور است. نظامی